ردِّ افسانه های عادت

 ردِّ افسانه های عادت
ردِّ افسانه های عادت
ساخته شده توسط سایت روان داد‌؛ حامی روان‌ و داد
دکتر بهجت محمدنژادی - وکیل پایه یک دادگستری، دکتری روانشناسی بالینی
پژوهشگران، افسانه‌های مربوط به عادات را رد می‌کنند و نشان می‌دهند که عادت ها، پیوندهای ذهنی بین موقعیت‌ها و اعمال هستند. یعنی عادت ها پیوندهای ذهنی بین نشانه ها و پاسخ ها هستند. ایجاد عادات خوب به تغییر کمک می کند اما استمرار آن تضمین نمی شود. استراتژی های موثر و برنامه های پشتیبان برای غلبه بر اختلالات و ترک عادت های بد ضروری هستند. به همین خاطر برنامه های پشتیبان برای حفظ رفتارهای جدید و ترک عادت های بد بسیار مهم هستند.

به گفته پژوهشگران این حوزه،  با کنار گذاشتن «افسانه‌های روانشناسی پاپ» در مورد عادات، می‌توانیم عادت‌های خود را بهتر درک کنیم و اقدامات مؤثرتری انجام دهیم. چرا که روانشناسی پاپ تمایل دارد همه رفتارهای پایدار را به عنوان عادت به تصویر بکشد و همچنین به این نکته اصرار کند که شکل گیری عادات جدید همیشه منجر به تغییرات مثبت بلندمدت می شود.

اما تحلیل جدید علمی استدلال می کند که یک عادت صرفاً یک پیوند ذهنی بین یک موقعیت (سرنخ) و یک عمل (پاسخ) است. وقتی فردی که عادتی دارد در موقعیت قرار می گیرد، یک اصرار ناخودآگاه باعث انجام عمل می شود. با این حال، اینکه آیا این انگیزه منجر به رفتار عادی می شود یا خیر، به انگیزه های رقابتی دیگری بستگی دارد که بر اعمال ما تأثیر می گذارد.

دکتر بنجامین گاردنر، یکی از نویسندگان و پژوهشگران این مقاله می گوید؛

«تشکیل عادت به معنای پیوند دادن موقعیتی است که اغلب با آن برخورد می‌کنید و کاری که معمولا انجام می‌دهید. این ارتباطات با ایجاد انگیزه هایی که ما را به انجام عمل معمول بدون فکر کردن سوق می دهد، کمک می کند. اما فشارهای ناشی از عادات، تنها یکی از بیشمار  احساساتی است، که ممکن است در هر لحظه داشته باشیم.

تکانه های ما مانند نوزادان هستند که هر کدام برای توجه ما گریه می کنند. ما فقط می توانیم به یکی از آنها در یک زمان پاسخگو باشیم. این انگیزه ها از منابع مختلفی می آیند - نیات، برنامه ها، احساسات و عادات، اما ما با بلندترین گریه در آن لحظه عمل خواهیم کرد. تکانه‌های عادت معمولاً با صدای بلندتر گریه می‌کنند و ما را به انجام کاری که معمولاً انجام می‌دهیم راهنمایی می‌کنند، حتی زمانی که سایر تکانه‌ها برای جلب توجه ما رقابت می‌کنند. با این حال، مواقعی وجود دارد که سایر تکانه‌ها که عادتی نیز نیستند،  بلندتر گریه می‌کنند. پس سایر تکانه ها می توانند بر عادات شما غلبه کنند مانند هوای سرد که دویدن صبحگاهی همیشگی شما را از روتین خارج می کند.

این پژوهش جدید همچنین به صراحت اشاره می کند که ایجاد یک عادت جدید باعث ارتباطی می شود که می تواند شما را در مسیر درست نگه دارد، اما تضمین نمی کند که آن رفتار جدید همیشه باقی بماند. به همین خاطر تاکید می شود که هنگام تلاش برای ایجاد یک رفتار جدید، ایده خوبی است که یک برنامه پشتیبان نیز برای مقابله با مشکلات داشته باشید، مانند نگه داشتن میان وعده‌های سالم که می‌توانید در صبح‌های پرمشغله به‌ سرعت از آن استفاده کنید.

در مورد ترک عادت های بد، نیز محققان روش های مختلفی را پیشنهاد می کنند. دکتر گاردنر توضیح می دهد:
راه‌های متعددی وجود دارد که می‌توانید خود را از عمل به عادت‌هایتان باز دارید. تصور کنید می خواهید از خوردن تنقلات جلوی تلویزیون دست بردارید. یکی از راه‌ها اجتناب است، دستگاه را روشن نکنید. یکی دیگر از این موارد این است که انجام عادت ِ تکانشی را سخت‌تر کنید،  مانند عدم نگهداری تنقلات ناسالم در خانه.  هرچند عادت های اساسی ممکن است باقی بماند، اما این استراتژی‌ها احتمال بروز خودکار رفتارهای «بد» را یا شدت و میزان آن را کاهش می‌دهند. اما اگر نمی توانید از نشانه های عادت خود اجتناب کنید یا رفتار را دشوارتر کنید، جایگزین کردن یک عادت بد با یک عادت خوب بهترین استراتژی بعدی است. انجام کاری بسیار ساده تر از هیچ کاری است، و تا زمانی که ثابت قدم باشید، رفتار جدید باید به مرور زمان غالب شود و بر هر انگیزه ناشی از عادت قدیمی شما غلبه کند.

طبق یافته های پژوهش های نوین 2017 الی 2024، مداخلات و رواندرمانی مبتنی بر عادت، برای تشویق  و شکل دهی به عادات و رفتارهای مفید برای سلامتی و کاستن از رفتارهای مخاطره‌آمیز نویدبخش بوده است.
انتقاد از کاربرد عادت در محیط‌های زندگی واقعی، شکاف‌های مهمی را بین نحوه تفسیر نظریه عادت و تجربیات عادت «در طبیعت» نشان می‌دهد. بررسی های روانشناسی پیشرفته به دنبال کاهش این شکاف هاست.
شناخت نحوه عملکرد و کارکرد عادت ها در مراحل مختلف کنش می تواند بحث های مربوط به ارتباط عادت با اقدامات پیچیده را حل کند.

شکل دادن به یک عادت به معنای ایجاد یک الگوی جدید و ثابت رفتاری نیست، بلکه شامل یادگیری تداعی‌های نشانه-رفتار است که وقتی ایجاد می‌شود، به‌طور خودکار انگیزه‌های عمل را ایجاد می‌کند. با این حال، تکانه های عادت به طور اجتناب ناپذیری باعث ایجاد رفتار نمی شوند. مداخلات شکل‌گیری عادت می‌تواند اقدامات مورد نظر را خودکار کند و فرد را در برابر کاهش انگیزه محافظت کند اما فردی که خودکنترلی لحظه‌ای کافی داشته باشد، احتمالاً در طول زمان اجرای اعمال ناخواسته بتواند آن را متوقف کند. مداخلاتِ شکل‌گیری عادت باید با استراتژی‌هایی برای حفظ انگیزه مطلوب تقویت شود.

همچنین مشاوران و طراحان مداخله باید در نظر بگیرند که آیا رویکرد شکل‌گیری عادت در یک محیط هدف مناسب است یا خیر. در جایی که شکل‌گیری عادت غیرممکن است - برای مثال، در میان افرادی که زندگی روزمره غیرقابل پیش‌بینی یا بدون ساختار دارند، مکانیسم‌های غیرعادی مختلف ممکن است از تغییر رفتار پایدار حمایت کنند. در محیط‌هایی که در آن‌ها تکرار یک عمل مورد نظر با زمینه سازگار امکان‌پذیر است، شکل‌گیری عادت باید به عنوان یک رویکرد مداخله گرانه در نظر گرفته شود. برای رفتارهای ساده و پیچیده به طور یکسان، ایجاد یک عادت باید مشارکت در رفتار را با فرض انگیزه مثبت پایدار حفظ کند. هر چند باید تفاوت‌های فردی را در میزان تمایل افراد به ایجاد عادات یا تمایل به عمل بر اساس تداعی‌های پاسخ آموخته‌شده را در نظر بگیریم. با این حال، تفاوت‌های فردی ممکن است مرکزیت شکل‌گیری عادت را در حفظ رفتار شکل دهد، به طوری که برای برخی افراد، عادت ممکن است بیش از دیگران در حفظ رفتار نقش داشته باشد.


منبع علمی؛ https://doi.org/10.1111/spc3.12975


ثبت نظر