یکی از خطاهای شناختی که منجر به عدم قراردادنویسی مکتوب یا قراردادنویسی غیر تخصصی و غیر دقیق می شود، سوگیری خوش بینی است. به خاطر سوگیری «خوشبینی» اغلب اشخاص گمان می کنند که مشکل برای دیگران پیش میآید، نه برای آنها ! اما از نظر حقوقی، اثبات تعهدات قراردادی به ویژه شفاهی بسیار سخت است و شما را در صورت بروز اختلاف با طرف قرارداد در موقعیت ضعیف حقوقی قرار میدهد. بنابراین بهتر است همیشه و با هر شخصی هنگام انعقاد هر نوع معامله، عقد یا پیمان رسمی، قرارداد مکتوب با همه جزییات ِحقوقی تنظیم کنید. این الزام به معنی بدبینی نیست شما می توانید به دیگران اعتماد کنید، اما قرارداد خود را بصورت عادی یا رسمی با آنها تنظیم کنید. از طرفی افراد قابل اعتماد، متعهد و امن به هیچ وجه از نوشتن و مکتوب کردن تعهدات خود نارحتی یا اِبایی نخواهند نداشت.
کمترین فایده ی قراردادنویسی، عدم فراموشی تعهدات توسط طرفین و جلوگیری از سوء تفاهمات و یا امکانِ سوء استفاده است. اما مطالعات میان رشته ای متعددی بررسی کردهاند که چگونه خطای خوشبینی و سوگیریهای شناختی افراد مانند خودباوری اغراق آمیز منجر به تردید در قراردادنویسی و یا عدم تدوین دقیق متون قراردادها میشود. در ادامه با یافته های چندین پژوهش به این موضوع بیشتر می پردازیم.
سوگیری خوشبینی (Optimism Bias) یکی از خطاهای شناختی رایج است که باعث میشود افراد باور داشته باشند احتمال وقوع رویدادهای منفی برای آنها کمتر از دیگران است و در مقابل، احتمال تجربهی رویدادهای مثبت برایشان بیشتر از دیگران خواهد بود. این پدیده بر طیف وسیعی از قضاوتهای انسانی، از جمله در حوزهی سلامت، مالی، روابط بینفردی، و حتی تصمیمات حقوقی اثر میگذارد.
یکی از مطالعات پایهای در این زمینه توسط واینستین (1980) انجام شد. او نشان داد که دانشجویان بهطور مداوم احتمال وقوع رویدادهای منفی در زندگیشان (مانند طلاق یا بیماری جدی) را کمتر از همتایان خود ارزیابی میکنند، در حالیکه احتمال وقوع رویدادهای مثبت (مانند موفقیت شغلی یا سلامتی) را بیشتر میدانند. این الگو در مطالعات متعددی در زمینههای فرهنگی و جمعیتی گوناگون تکرار و مشاهده شده است (Sharot, 2011).
از منظر عصبشناختی، مطالعهی شاروت و همکاران (2007) نشان داده که سوگیری خوشبینی با فعالیت در بخش قدامی مغز (rostral anterior cingulate cortex) و آمیگدالا مرتبط است؛ بخشهایی از مغز که در تنظیم احساسات و تفکر آیندهنگر نقش دارند. در این مطالعهی fMRI مشخص شد که افراد زمانی که اطلاعاتی مطابق با انتظارات خوشبینانهشان دریافت میکنند، راحتتر باورهایشان را بهروزرسانی میکنند، اما در مواجهه با اطلاعاتِ متضاد، منفی یا ناامیدکننده، مقاومت بیشتری نشان میدهند و آنها را نادیده میگیرند.
سه نوع از انواع توهمات مثبت، شامل ارزیابیهای بیش از حد مثبت درباره خود، ادراکِ اغراقآمیز درباره امکان و توانایی کنترل محیط و شرایط و خوشبینی غیرواقعبینانه است که هر سه از ویژگیهای رایج در تفکر انسان هستند. به نظر برخی پژوهشگران این خطاهای شناختی، میتوانند به سلامت روانی افراد کمک کنند. تابآوری روانشناختی را افزایش داده، انگیزه را تقویت کرده و به رفتار هدفمحور کمک کند. این توهمات ممکن است به افراد کمک کنند تا در مواجهه با بازخوردهای منفی یا تهدیدات، بهتر مقابله کنند و عملکرد روانی و اجتماعی بهتری داشته باشند (Taylor & Brown, 1988).
اما از سوی دیگر، افکار خوش بینانه بیش از حد ممکن است منجر به کمینه کردن احتمال ریسک و افزایش تصمیماتِ نادرست در حوزههایی چون سلامت، امور مالی، و مسایل حقوقی شود (Shepperd et al., 2015). در زمینههای حقوقی و سیاستگذاری، درک این سوگیری ها بسیار مهم است. برای مثال، تعداد زیادی از متهمان، احتمال محکومیت یا مجازات قانونی را کمتر از واقعیت تصور می کنند و در نتیجه، تصمیمات نادرستی مانند رد کردن توافقنامههای قضایی(مصالحه) اتخاذ می کنند. به همین ترتیب، سیاستگذاران هنگام طراحی کمپینهای سلامت عمومی باید در نظر بگیرند که بسیاری از افراد به دلیل باور به "برای من اتفاق نمیافتد"، اقدامات پیشگیرانه را جدی نمیگیرند.
سوگیری خوشبینی پدیدهای رایج و قدرتمند است که ادراک انسان از آینده و تصمیمگیریهای او را شکل میدهد. هرچند این سوگیری ممکن است فواید هیجانی داشته باشد، اما تحریف آن در ارزیابی و ادراک مخاطرات میتواند پیامدهای واقعی و جدی در پی داشته باشد که از جمله مهمترین و شایع ترین آنها چنانچه گفته شد عدم تنظیم قرارداد کتبی در هنگام انعقاد عقود و پیمان ها مخصوصا با دوستان و آشنایان می باشد که همین امر می تواند مانعی در احقاق حقوق افراد در صورت بروز اختلافات مالی و کاری و ... باشد.
مطالعه ای در سال ۲۰۲۰ نشان داده است که افراد حتی بدون خواندن دقیق متن قرارداد، تمایل دارند با خود تصور کنند قرارداد آنها عادلانه و با حفظ جایگاه آنان است. این «تابعیت از متن قرارداد» (term deference) ناشی از نیاز روانشناختی به باور به عدالت است. وقتی فرد خوشبینانه گمان میکند قرارداد منصفانه است، احتمال بررسی دقیق متن توسط او کاهش می یابد.
یافته های پژوهش دیگری نشان داده است که مردم در حوزههایی مثل ازدواج، اشتغال و استفاده از کارت اعتباری، تمایل دارند انتظارهای خوشبینانه از محیط و قوانین داشته باشند و گمان کنند تحت هر شرایطی می توانند حقوق خود را استیفاء کنند و بدین ترتیب بدون بررسی دقیق، قراردادی را امضاء می کنند و خود را در معرض ریسک قراردادهای ضعیف و از دست دادن حقوق شان قرار می دهند. در واقع سوگیری خوشبینی موجب غفلت از بررسی دقیق بندهای قرارداد حتی به فرض قراردادنویسی میشود. هزینهها و زمان تعهدات مندرج در قرارداد غالبا دستکم شمرده میشوند که به قراردادهایی ضعیف یا ناکارآمد منتهی میشود.
بنابراین یکی از چالشهای مهم در قراردادنویسی و مذاکره قراردادی درگیری ذهن با سوگیری خوشبینی و سایر انواع سوگیریهای شناختی است که به روشنی توسط تحقیقات نظری و تجربی برجسته مورد حمایت قرار گرفتهاند.