بی‌انگیزگی نشانه‌ای از افسردگی

بی‌انگیزگی نشانه‌ای از افسردگی
بی‌انگیزگی نشانه‌ای از افسردگی
ساخته شده توسط سایت روان داد‌؛ حامی روان‌ و داد
دکتر بِهجت محمدنژادی - وکیل پایه یک دادگستری، دکتری روانشناسی بالینی
احساس بی‌انگیزگی یکی از رایج‌ترین شکایت‌ها در دنیای پرتنش امروز است. بسیاری از افراد بیان می‌کنند که هیچ کاری خوشحال‌شان نمی‌کند یا دلیلی برای تلاش نمی‌بینند و یا فقط می‌خواهند بخوابند. اما بی‌انگیزگی صرفاً یک حس زودگذر نیست؛ در بسیاری از موارد، بی‌انگیزگی مزمن می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی باشد. در این مقاله به بررسی رابطه‌ی بین بی‌انگیزگی و افسردگی، علل روان‌شناختی آن، نشانه‌های هشداردهنده و راهکارهای مبتنی بر علم روان‌شناسی می‌پردازیم. این محتوا برای افرادی طراحی شده که می‌خواهند با نشانه‌های خاموش افسردگی آشنا شوند و بهبود خلق و انگیزه را تجربه کنند.

بی‌انگیزگی نشانه‌ای از افسردگی است؟دلایل، نشانه‌ها و راهکارهای علمی


بی‌انگیزگی (Lack of Motivation) به حالتی گفته می‌شود که فرد تمایل و انرژی لازم برای انجام فعالیت‌های روزمره یا هدف‌گذاری بلندمدت را ندارد. برخلاف تنبلی، بی‌انگیزگی درونی‌تر و عمیق‌تر است؛ حتی کارهایی که قبلاً لذت‌بخش یا معنا‌دار بودند، دیگر جذاب به‌نظر نمی‌رسند.


بی‌انگیزگی و افسردگی، رابطه‌ای نزدیک و خطرناک دارند. بی‌انگیزگی به‌عنوان یکی از علائم محوری افسردگی ماژور شناخته می‌شود. افراد مبتلا به افسردگی اغلب دچار کاهش انرژی، بی‌تفاوتی هیجانی و ناتوانی در شروع یا ادامه‌ی فعالیت‌ها هستند.



چرا در افسردگی، انگیزه از بین می‌رود؟


علت‌های مختلفی می‌توانند در ایجاد بی‌انگیزگی در افسردگی نقش داشته باشند:


1. اختلال در سیستم پاداش مغز
مغز افراد افسرده به محرک‌های لذت‌بخش کمتر واکنش نشان می‌دهد. در نتیجه، فعالیت‌هایی که قبلاً موجب احساس خوب می‌شدند، دیگر باعث تقویت روانی نمی‌شوند.


2. نشخوار ذهنی و افکار خودسرزنش‌گر
فرد در چرخه‌ای از افکار منفی گیر می‌کند که مدام به شکست‌ها، اشتباهات یا ناتوانی‌های فرضی می‌پردازد. این روند، انرژی روانی را تخلیه می‌کند و انگیزه را کاهش می‌دهد.


3. بی‌لذتی (Anhedonia)
نوعی ناتوانی در تجربه لذت، که یکی از علائم شناخته‌شده‌ی افسردگی است. حتی اگر فرد کاری انجام دهد، ممکن است از آن لذتی حس نکند.


نشانه‌های بی‌انگیزگی ناشی از افسردگی


ناتوانی در شروع ساده‌ترین کارها (مانند استحمام، پاسخ‌دادن به پیام‌ها، یا بلندشدن از رختخواب)

احساس پوچی یا بی‌هدف بودن

به تعویق انداختن کارهای ساده

از دست دادن علاقه به تفریح، روابط یا حتی غذا

احساس خستگی مداوم، حتی بعد از استراحت


درمان بی‌انگیزگی در افسردگی: چه باید کرد؟


1. فعال‌سازی رفتاری (Behavioral Activation)

مطابق با کتاب Behavioral Activation for Depression، این رویکرد توصیه می‌کند که قبل از بازگشت انگیزه، باید رفتار را فعال کرد. یعنی ابتدا کاری را انجام دهیم، حتی اگر حسش را نداریم، احساس خوب، آهسته و در ادامه می‌آید.


2. درمان متمرکز بر هیجان (Emotion-Focused Therapy)

درمان هیجانی بر این اصل بنا شده که بی‌انگیزگی اغلب نتیجه‌ی احساسات سرکوب‌شده مانند شرم، ترس یا غم حل‌نشده است. با شناسایی و ابراز هیجانات واقعی، فرد دوباره به جریان طبیعی زندگی برمی‌گردد.


3. تمرین تجربه لذت‌های کوچک

درمان‌های نوین مانند Positive Affect Treatment به افراد کمک می‌کنند تا از طریق تمرین آگاهانه لذت‌بردن از اتفاقات ساده روزمره، سیستم پاداش مغز را مجدداً فعال کنند.


نتیجه‌گیری



بی‌انگیزگی، نشانه‌ای خاموش اما جدی از افسردگی است. این حالت را نباید نادیده گرفت یا با برچسب «بی‌ارادگی» قضاوت کرد. با شناخت علمی و استفاده از درمان‌های اثبات‌شده، می‌توان دوباره انرژی روانی را احیاء کرد و به زندگی بازگشت.

اگر شما یا یکی از عزیزانتان با بی‌انگیزگی طولانی‌مدت روبه‌رو هستید، مشورت با روان‌درمانگر می‌تواند اولین قدم به سوی تغییر باشد.


منابع علمی:

Martell, C. R., Dimidjian, S., & Herman-Dunn, R. (2010). Behavioral Activation for Depression

Greenberg, L. S. (2011). Emotion-Focused Therapy

Craske, M. G. (2016). Positive Affect Treatment


ثبت نظر