نتایج پژوهش های متعددی حاکی از آن است که تحمل پریشانی می تواند کمک زیادی در بهبود و درمان سریع تر افسردگی بکند. تحمل پریشانی، به تواناییِ ادارکی یک فرد برای تجربه و تحمل حالت های هیجانی منفی، احساسات نارحت کننده و یا تواناییِ رفتاری معطوف به هدف و حل مساله در زمان تجربه ی پریشانی عاطفی اطلاق می شود. همچنین از بُعد جسمانی، تحمل فشار روانی به عنوان توانایی فرد برای تحمل حالتهای فیزیولوژیکی آزارنده تعریف می شود.
تحمل پريشاني به طور فزاينده اي به عنوان يک سازه ی مهم در ايجاد بينش هاي جديد در مورد شروع و بقاء آسيب شناسي رواني، همچنين پيشگيري و درمان گزارش مي شود.
پریشانی روانی ممکن است نشانگر اختلالات رایج سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب و اختلالات استرس پس از سانحه باشد. به عنوان مثال، یک پاسخ فیزیولوژیکی مشاهده شده در هنگام پریشانی روانی، بیش فعالی مسیر هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال است که در حدود 70 درصد از بیماران مبتلا به افسردگی دیده شده است. پریشانی روانی در جمعیت عمومی نیز رایج است و بین 5 تا 27 درصد متغیر است. در برخی از جمعیت های بیمارستانی به 60 درصد نیز می رسد. همچنین نتایج مطالعات همسو نشان می دهد که پریشانی روانشناختی در زنان بیشتر از مردان است.
داشتنِ توان تحمل پریشانی می تواند بر فرآیندهای مربوط به خودتنظیمی مانند توجه و تمرکز، ارزیابی های شناختی، وضعیت جسمانی و یا هیجانی اثر بگذارد یا تحت تاثیر آنها قرار گیرد. تفاوتهای فردی نیز در تجربه ی هیجانها در شدت و در فراوانی، ماهیت تحمل پریشانی را تحت تأثیر قرار می دهد. افراد با سطوح کمتر تحمل پریشانی ممکن است در معرض پاسخ های ناسازگارانه به پریشانی و شرایط برانگیزاننده پریشانی قرار بگیرند و در مقابل، افراد با سطوح بالاتر تحمل پریشانی، بیشتر قادر باشند که به پریشانی و شرایط برانگیزاننده پریشانی پاسخ انطباقی دهند.
علایم گسترده ی اختلال افسردگی که در ابعاد مختلف در مطالب فوق اشاره شد، میتواند تاب و تحمل پریشانی بیماران را دچار افت کند. اما متأسفانه، سازه ی تحمل پریشانی روانی علیرغم تأثیرات آن بر پیامدهای سلامتی بیماران، از جمله کاهش پایبندی به درمان، طولانی شدن بهبودی پس از بیماری کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
پریشانی روانشناختی می تواند بهترین عامل کلی برای شناسایی و بررسی میزان استرس، افسردگی و اضطراب باشد.
غربالگری، ارزیابی و مداخله برای کاهش پریشانی روانی بیماران ممکن است پیامدهای سلامت کلی آنها را بهبود بخشد. پریشانی روانشناختی همچنین میتواند منجر به افت و کاهش کیفیت زندگی در بیماران مختلف خصوصا افراد مبتلا به اختلالات روانشناختی گردد.
بنابراین مداخلات درمانی در حوزه روان شناختی را می توان علاوه بر درمان افسردگی جهت افزایش تحمل سطح پریشانی بکار برد.
خودکنترلی در " پاسخ دهی فوری " به پریشانی، نیز توانایی تحمل آن را افزایش می دهد. این چشم انداز پیش بینی می کند که بنیادهای عصبی زیستی زیربنای یادگیریِ پاداش و پاسخ، ممکن است واسطه ی سازه ی تحمل پریشانی باشند(زاوالنسکی و همکاران، 2010).