آرایش، عزت نفس، پیشرفت

آرایش، عزت نفس، پیشرفت
آرایش، عزت نفس، پیشرفت
ساخته شده توسط سایت روان داد‌؛ حامی روان‌ و داد
دکتر بِهجت محمّدنژادی - دکتری روانشناسی بالینی، وکیل پایه یک دادگستری
نتایج پژوهش های متعددِ علمی در حوزه روانشناختی نشان داده است که سطوحِ بالاتر عزت نفس افراد با عملکردهای شناختی، تحصیلی و شغلی بهتر آنان ارتباط مستقیم دارد. با این حال، هیچ مطالعه ای وجود نداشت که بررسی کند آیا آرایش کردن در زنان می تواند به طور غیرمستقیم بر افزایش عزت نفس و در نتیجه پیشرفت آنان تأثیر بگذارد یا خیر ؟ از این رو پژوهشگران با هدف بررسی این سوال که آیا آرایش کردن می‌تواند ادراک ِ افراد را نسبت به سطح زیبایی شان افزایش داده و در نتیجه باعث بهبود میزان عزت نفس و پیرو آن ارتقاء عملکردهایِ شناختی و ذهنی در آنان شود، تحقیقی را انجام دادند.

در این پژوهش با درخواست از حدود دویست نفر دانشجوی دختر در مقطع کارشناسی، برای شرکت در آزمون شبیه‌سازی شده دانشگاه دعوت شد تا  این احتمال را که آیا آرایش کردن می‌تواند بر عملکرد شناختی و تحصیلی آنان تأثیر بگذارد یا نه، بصورت علمی بررسی کنند. شرکت کنندگان به طور تصادفی در سه گروه دسته بندی شدند. گروه ها  شامل دخترانی که  آرایش می کردند، به موسیقی مثبت گوش می دادند و گروه گریم(آرایش غلیظ) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان دختری که آرایش می کردند، در مقایسه با آن‌هایی که آرایش نکرده بودند و دو گروه دیگر، نمرات بالاتری در آزمون هایشان (با کنترل سایر عوامل) می گرفتند. این یافته‌ها بر ضرورت اتخاذ رویکردهای چند بعدی برای یادگیری و حافظه و اهمیت مطالعه بیشتر و دیدگاه های متفاوت تر بر تعامل بین آرایش کردن زنان، عزت نفس و عملکردهای ذهنی و شناختی آنان تأیید می‌کنند.

کارکردِ اجتماعی استفاده از انواع لوازم آرایشی به طور گسترده با رویکرد روانشناسی تکاملی و انسان‌شناختی با بررسی اشیاء و لوازم آرایشی که از دیر باز توسط باستان شناسان کشف شده است، مورد مطالعه و تایید قرار گرفته است. این مطالعات مختلف نشان داده اند که آرایش کردن،  همواره با تحریک مثبت حواسی از جمله حواسِ لامسه، بویایی و بینایی همراه بوده است و در نتیجه لذت حسی و روانی را به افراد القا می کند. علاوه بر این، در پژوهش های  قابل توجه دیگری از جمله در سال 2012 نشان داده شده است که زنان حتی از لوازم آرایشی به عنوان نوعی استراتژی جبران خسارت در دوران رکودِ اقتصادی استفاده می کنند.


پژوهشگران با جامعه نگاری گسترده بررسی کردند که در طول 20 سال گذشته، زمانی که دوره های مختلف رکود اقتصادی در کشورهای مختلف اتفاق افتاده است، زنان پول بیشتری را برای محصولات و اقدامات زیبایی خرج کرده اند. علاوه بر این، این واقعیت که رکودِ اقتصادی باعث شده است که زنان جوان و مجرد همزمان تمایل به خرید محصولات زیبایی (به ویژه محصولات زیبایی لوکس) پیدا کرده و نگرانی و تمایل آنها برای جذاب تر به نظر رسیدن افزایش یابد، مفهومی اجتماعی را مطرح کرده است که به عنوان " اثرِ رژ لب " مطرح شده است.

یک توضیح برای " اثر رژ لب " در این واقعیت نهفته است که آرایش کردن، احتمالا به عنوان یک جبران کننده عزت نفس در زمانی که رکود اقتصادی باعث کاهش آن در همه از جمله در زنان می شود، عمل می کند. چرا که روانشناسان، عزت نفس را یکی از مهمترین و ضروری ترین ویژگی های شخصیتی یک فرد می دانند. افراد از محیط اطراف خود جدا نیستند و بنابراین تجربه گذشته آنان، شرایط اقتصادی و اجتماعی نیز بر عزت نفس شان تأثیر می گذارد. نکته مهمی که به خوبی شناخته شده است این است که جذابیت ظاهری یک فرد یکی از عوامل اصلی در نگرش او ست و به طور منطقی و تجربی ثابت شده است که تأثیر قابل توجهی بر میزان عزت نفس دارد. بنابراین بهبود یک ویژگی ظاهری، نگرش، شخصیت و عزت نفس فرد را بهبود می بخشد.

اما مهمتر این که مطالعات علمی زیادی تایید کرده اند که عزت نفس و نوع نگرش به ظاهر با عملکردهای شناختی و ذهنی مرتبط است. از جمله بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن یا زنان ناراضی‌تر از بدن، الگوی خاصی از سوگیری‌ها و باورها و خطاهایِ  شناختی را نشان می‌دهند.  از سوی دیگر شواهد علمی قوی وجود دارد که نشان دهنده ی رابطه بین عملکرد تحصیلی و شغلی با سطوح بالاتر عزت نفس است.

بنابراین، لوازم آرایشی ممکن است به طور مستقیم یا غیر مستقیم به این خاطر استفاده شود که بر جنبه های مختلف زندگی یک زن تأثیر می گذارد. زنان ممکن است از آرایش صرفا برای افزایش سطح عزت نفس خود استفاده کنند چرا که باعث می شود در زمان های استرس زا نیز احساس بهتری داشته باشند. یک فرضیه مکمل نشان می دهد که آرایش ممکن است از طریق افزایشِ احساسات مثبت نیز بر عملکرد شناختی تأثیر بگذارد. یعنی آرایش ممکن است به عنوان یک تکنیک القای خُلق و خوی بالا عمل کند که به نوبه خود منجر به عملکرد بهتری  در سایر جنبه های فکری و رفتاری می شود. یافته های متعددِ علمی دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد، احساسات مثبت و خُلق بالا، در عملکردهای شناختی (مانند حافظه ی کاری، کلامی و روانی که نقش مهمی در زندگی ایفا می کنند) تاثیر می گذارد. به طور کلی، احساسات مثبت میزان اطلاعات قابل دسترس در حافظه را افزایش می دهد و بنابراین می تواند به دانشجویان نیز کمک کند تا آنچه را که می آموزند بهتر درک کنند و بیشتر به یادآورند.


اخیراً نیز تعدادی از پژوهش های علمی، تاثیر استفاده از تکنیک‌های شنیداری محیطی را در افزایش عملکرد شناختی  بررسی کرده‌اند.  در نتیجه ی این پژوهش ها ارزش استفاده از موسیقی کلاسیک تایید شده است. بسیاری از مطالعات، مزایای بالقوه  گوش دادن به موسیقی توسط افراد مسن و یا بیماران مبتلا به زوال عقل از نوع آلزایمر را تایید کرده اند، چرا که با افزایش عملکرد آنان در معیارهای مختلف  از جمله تعامل اجتماعی و رفاه، حافظه، تسلط بر شرایط همراه بوده است. نویسندگان، مزایای موسیقی را بر حسب فرضیه ی برانگیختگی و خلق و خوی توضیح دادند و مدعی شدند که اجرای بهتر نتیجه برانگیختگی و سطح خلق و خوی ناشی از گوش دادن به موسیقی است. به طور خاص، گوش دادن به موسیقی کلاسیک احساس شرکت کنندگان و همچنین سطح برانگیختگی آنها را بهبود می بخشد و در نتیجه به عملکرد آنها در یک کار شناختی معین کمک می کند.

در نهایت، نتایج این پژوهش همسو با پژوهش های مختلف علمی دیگر در این حوزه تایید کرد که آرایش کردن نسبت به گوش دادن به موسیقی و رنگ‌آمیزی چهره ( گریم ) تاثیر قابل توجه و بیشتری در افزایش عزت نفس و احساسات مثبت و در نتیجه بهبود عملکردهای شناختی دارد. البته پس از گوش دادن به یک قطعه موسیقی مثبت، نیز افزایش قابل توجهی در عملکرد شناختی پیدا شد اما نکته ی مهم این بود که  تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که امتیاز بالاتر برای گروه آرایش بود. چرا که آرایش کردن، می‌تواند سطح زیبایی درک شده شرکت‌کنندگان را  نیز افزایش دهد، در نتیجه باعث افزایش دو چندان عزت نفس و در پی آن باعثِ بهبود عملکرد شناختی در مقایسه با گروه‌های دیگر می‌شود. یکی از عوامل موثر در اثربخشی اثر رژ لب، تاکید آن بر بهبود ظاهر فیزیکی در سطح هنجار است که در دو حالت دیگر رخ نداده است. گروه گریم و گروه موسیقی، تفاوتی را در عملکرد شناختی و ادراکِ زیبایی از خود نشان دادند اما منجر به خلق و خوی  مثبت نشدند...


رفرنس مقالات اصلی؛ 

https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/a0028657

https://doi.org/10.1080/23311908.2017.1327635


ثبت نظر